در لرستان برخلاف سایر نقاط ایران مجسمهی خدایان و نیمهخدایان بسیار دیده میشود . یکی از خدایانی که در لرستان بیش از همه مورد پرستش بود گیلگامش است که در بینالنهرین جزو نیمهخدایان شمرده میشد ، و از اینرو معلوم میشود که اهالی لرستان یا کاسیها عقاید خود را از مردم جلگهی بینالنهرین تقلید و اقتباس کرده و بعدها تغییراتی بهسلیقهی خود در آن دادهاند . گیلگامش Gilgamesh در لرستان عموماً بهشکل مردی است که روی سرش دو شاخ دیده میشود . علامت دو شاخ در میان مردم بینالنهرین نشان خدایی بود . گیلگامش حامیحیوانات و گلههای بز و گوسفند بهشمار میرفت ، در تصاویر او را بهشکل انسانی دو شاخ که با دو دست دو شیر را گرفته و مشغول خفهکردن آنها است مجسم مینمودند . بعدها بهجای دو شیر دو بز در طرفین آن قرار دادند که مشغول نوازش آنها است . افسانهی گیلگامش مطابق مدارکی که از دورهی آسوربانیپال پادشاه آسور بهدست آمده بدینقرار است :
گیلگامش پادشاه ارخ برای رعایای خود بارِ سنگینی بود ، از اینرو مردم به مادر او ربةالنوع آرورو شکایت کرده تقاضا نمودند برای گیلگامش رقیبی خلق کند که از زیادهرویهای او جلوگیری نماید ، وی آنکیدور را آفرید . برخلاف انتظار ، گیلگامش با آنکیدور رفیق شد و متفقاً بهجنگ هوواوا که عفریتی در کوهستان شمالی بود رهسپار شده و مردم را از شرّ او رهانیدند ، سپس ربةالنوع ایشتار به گیلگامش اظهار عشق کرد ، وی عشق او را نپذیرفت ، لذا ایشتار از پدرش آنو تقاضا کرد گاو آسمانی را خلق نماید ولی گیلگامش آن گاو را مغلوب کرد . چون پس از این واقعه انکیدور ربةالنوع را تمسخر نمود مورد غضب واقع شد و هلاک گردید . گیلگامش برای رهایی از مرگ عزم رفتن نزد اوتناپیشتین کرد تا از او آب حیات بطلبد ، در بین راه بهعجایبی برخورد و پس از ۴۵ روز بهمقصد رسید . اوتناپیشتین درختی را بهاو نشان داد که رسیدن بهآن مایهی زندگی ابدی بود . گیلگامش پس از رنجهای فراوان بهآن رسید ولی پیش از آنکه بتواند بهآن دست یابد اژدهایی آنرا بهربود .
چنانکه دیدیم گیلگامش در بینالنهرین نیمهخدایی بیش نبود ، ولی کاسیهای لرستان او را بهرتبهی خدایی بالا بردند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
⁰صلیب شکسته : در آیین مهر این نشان را گردونه مهر مینامند که آمیزش چهار عنصر اصلی آب ، باد ، خاک و آتش را میرساند.
گردونهی مهر یا گردونهی خورشید که به چلیپای شکسته نیز مشهور است ، نماد و نشانواره بسیار کهنسالی است که آن را به قوم آریا و سرزمین ایران نسبت میدهند ، هرچند که یافتههای باستانشناسی در زمینهی پیشینهی گردونهی مهر بسیار اندک و تفسیر پیرامون آن بسیار دشوار است ، اما از همین یافتههای نادر باستانشناسی میتوان چنین برداشت کرد که گردونهی مهر نمادی مختص ایرانیان باستان بوده و به احتمال قریببهیقین ، این نشانواره از نمادهای آیین مهری یا میتراییسم بوده است . آیینی که پیش از ظهور زرتشت در ایران رواج داشته و پس از تولد دین زرتشت نیز همچنان موقعیت خود را حفظ نمود و در دین زرتشتی نیز نفوذ یافت و بعدها (حدوداً در سده یکم پیش از میلاد) به غرب آسیای صغیر گسترش یافت . خصوصاً ورود آیین مهر به روم و اروپا کاملاً محسوس است ، چنانکه دستاوردهای باستان شناسی در این زمینه این امر را تأیید میکنند . [تاریخِ ما]