چنانکه در پیش گفتیم کلدانیها از نژاد سامیبودند که در آغاز در کنار خلیجفارس جای داشتند ، و چندینقرن با پادشاهان بابلی در زد و خورد بودند و از قرن نهم قبل از میلاد قدرت و نفوذی بههمرسانیده تا قرن هفتم قبل از میلاد سخت نیرومند شدند و شهر بابل را که سناخریب ویران ساخته بود مرمت کرده و پایتخت خود قرار دادند . بهتدریج بینالنهرین را بهدست آوردند ، ازاینرو آن سرزمین از قرن نهم قبل از میلاد معروف به کلده شد .
کلدانیهای بابل تجارت را رونق دادند ، و به علم حساب و نجوم اهمیتِ زیادی میدادند . علوم آنان با عقاید دینی همراه بود و تصور میکردند که سیارات پنجگانه : مشتری ، زحل ، مریخ ، زهره و عطارد خدایانند . چنانکه زهره را مظهر ایشتار خدای عشق و مشتری را مظهر مردوخ ربالارباب میدانستند . حرکت و طلوع و غروب این سیارات را در طالع مردم و کشور خود مؤثر میدانستند . آفتاب و ماه را مظهر خدایان میشمردند . در نجوم ثوابت را از سیارات فرق میگذاشتند . آنها ستارهها را رصد کرده و خسوف و کسوف را تشخیص میدادند . ولی ایشان در صنعت و حجاری پیشرفتی نکرده و از آشوریان تقلید مینمودند .
بنیادگذار دولت کلده نبوپولاسسار Nabopolassar بود ، که نخست از طرف آشوریها بر بابل حکومت داشت ، سپس بر آنان یاغی شد و بهدستیاریِ ایرانیان [احتمالاً با کمک هوخشتره] نینوا را تسخیر کرد⁰ . از پادشاهان معروف کلده نبوخودنصر یا بختالنصر پسر نبوپولاسسار بود که از سال ۶۰۴ تا ۵۶۱ قبل از میلاد پادشاهی کرد [همسر او آمیتیس دختر یا نوهی (؟) هوخشتره بود که این ازدواج یک ازدواج سیاسی در آنزمان شمرده میشد ، برای تحکیم روابط قدرت بین مادها و کلدانیها] وی نخائو ، فرعونِ مصر را از شامات بیرون کرد . بیتالمقدس را گرفته و یهودیان را بهبابل به اسارت آورد (۵۸۶ ق.م) و شهر صور را پس از ۱۳ سال محاصره تسخیر کرد . شهر بابل در زمان او به منتهای عظمت و آبادی خود رسید . گرداگرد آن شهر ۴۵ کیلومترِمربع وسعت داشت . حصار شهر که از آجر و قیراندود بود ، ۹۵ ذراع ارتفاع و ۲۵ ذراع عرض داشت ، و ۱۵۰ برج مربع بر روی آن ساخته بودند و صد دروازهی مفرغی داشت . از وسط آن شهر رود فرات میگذشت و پلی سنگی دو طرف رود را بههم میپیوست . خیابانهای شهر بهشکل عمودی با هم تقاطع کرده بهقصر شاهی منتهی میشد . خرابههای این قصر شامل ۱۴ هکتار زمین است . بر بام قصر سلطنتی درختان و نباتاتی کاشته بودند که به حدایق معلقه یا باغهای آویزان [باغهای معلق] معروف بود و از عجایب هفتگانهی جهان قدیم بهشمار میرفت ، ثروت آن شهر زبانزد مردم آن روزگار بود .
سقوط کلده - پس از بختالنصر در مدت شش سال ، سهتن در بابل پشتسر هم به تخت نشستند . در ۵۵۵ ق.م کاهنان بابلی تاجری را که نابونید پسر کاهنهسین (ماه) نام داشت بهتخت نشاندند . اتفاقاً زمان او مصادف با ظهور کورش بزرگ در ایران شد . نابونید مردی نبود که بتواند در مقابل کورش ، بابل و سلطنت کلده را حفظ کند ، زیرا او میل مفرطی به آثار عتیقه داشت ، در خرابههای معابد قدیم بابل به فرمان او کاوشهایی شد ؛ از اینجهت کارهای کشور در دست پسر او بلشصر (بالتازار) بود .
کورش در اینهنگام به بابل اعلان جنگ داد ، و سردار کلده در این جنگ پسر نبونید ، بلشصر بود ، سرانجام لشکر او شکست خورد و بابل که آخرین پایتخت باعظمت دنیای قدیم بود در سال ۵۳۸ ق.م به دست کورش ، شاهنشاه ایران بَرافتاد و او پس از چندهزارسال به تسلط سامیها بر آسیا خاتمه داد و بهجای ایشان یکهتاز آن میدان ایرانیها که از نژاد آریایی بودند گشتند .
ایران در عهد باستان ( جواد مشکور )
بازدید : 299
شنبه 2 خرداد 1399 زمان : 22:21