در ادبیات پهلوی محل تولد کیخسرو گنگدژ⁰ آمده ، وی بتکدهی بددینان را که برکنار دریاچهی چیچست (در شاهنامه در دژبهمن) بود ویران کرد و آذرگشنسب ، آتش پادشاهان را بر کوه اسنوند که نزدیک آن بود بهنهاد و گنگدژ را که در آغاز بر سر دیوان بود ، کیخسرو آنرا بر زمین نشاند و افراسیاب و گرسیوز را بر کنار دریاچهی چیچست بکشت و چون روز رستاخیز نزدیک شود ، کیخسرو وایو فرشته و رهبر مردگان و هوا را خواهد دید و او را بصورت شتری درمیآورد و بر او سوار میشود ، پس از اینکه وایو او را در جائیکه پهلوانان ایران چون طوس و کیاپیوه خفتهاند راهبری میکند ، کیخسرو سوشیانس موعود آخرالزمان را میبیند و خود را به او میشناساند . آنگاه گرشاسب با گرزی در دست فرامیرسد ، طوس از جای خود برمیخیزد و گرشاسب را بهآیین مزدایی میخواند و جنگ آخرالزمان از اینهنگام آغاز میشود .
در بندهشن مدت پادشاهی کیخسرو ۶۰ سال آمده است . کیخسرو در اوستا و ادبیات پهلوی از جاودانها است . در شاهنامه داستان کیخسرو چنین آمده که پس از کشته شدن سیاوش ، فرنگیس زن او پسری آورد بهنام کیخسرو ، و افراسیاب [پدر فرنگیس که سیاوش (دامادش) را کشت ، همان که بنیانگذارِ شهر سمرقند میخوانندش] فرمان داد که ویرا نزدیک شبانان بهکوه فرستند تا از نژاد خویش آگاه نباشد . پیرانویسه چنین کرد و او را به شبانان سپرد و چون چندی برآمد پیران او را نزد خویش آورد ، آنگاه به اشارت افراسیاب او و مادرش را به گنگدژ فرستاد تا سرانجام گیو پسر گودرز پس از هفت سال جستجو در توران وی را بیافت و با مادرش فرنگیس به ایران آورد ، پس از رسیدن کیخسرو به ایران بر سر جانشینی او و فریبرز پسر کاووس [برادر ناتنیِ سیاوش ، عموی کیخسرو] میان پهلوانان اختلاف افتاد و سرانجام قرار بر این شد که هرکس دژبهمن را بگشاید سزاوار سلطنت است . اینکار تنها از دست کیخسرو که فرّ کیان با او بود برآمد . آنگاه کیخسرو به اشارت کاووس بهخونخواهی پدرش سیاوش برخاست و پس از سالها جنگ ، افراسیاب را که بهغاری در نزدیک بردعه (تفلیس) پناه برده بود ، بهیاری نیکمردی به نام هوم بهچنگ آورد و [او و] برادرش گرسیوز را بهکین پدرش در نزدیک آبزره بکشت . پس از قتل افراسیاب کاووس سلطنت را به کیخسرو داد و خود پس از ۱۶۰ سال پادشاهی بهمرد ، کیخسرو جهن پسر افراسیاب را از بند برآورد و پادشاهی توران [را بهاو] داد و خود پس از چندی از کار جهان غمگین شد و لهراسب پسرعم خود را بهجای خویش بهسلطنت نشاند و خود با طوس ، گودرز و فریبرز بهکوه بلندی رفت و در چشمهای شستشو کرد و از دیدهها ناپدید شد ، همراهان او که میخواستند با وی باشند در زیر برف زیادی مانده و مردند و در آسمان بهاو ملحق شدند .
کیخسرو از نظر شباهتِ کارهایش به کورش کبیر ، او را بهدلایل زیر با این پادشاه تطبیق کردهاند :
- مادر هردو نسبت به قومیت پدرشان اجنبی هستند . مادر کیخسرو دخت افراسیاب [پادشاه توران] و مادر کورش دخت پادشاه ماد بود .
- هردو دور از دربار پدر بزرگ شدند . کیخسرو در دربار تورانی و کورش در دربار ماد .
- کیخسرو پس از جنگهای متمادی تورانیان را از ایران میرانَد و دست آنان را بهکلی کوتاه میکند کورش نیز پس از چندینسال جنگ سکاها را از ایران رانده و مرز ایران را تا سیحون پیش برد و شهری در کنار آن رود بهنام شهر کورش بنا کرد .
- در داستانها آمده که کیخسرو اژدهایی را مابین اصفهان و فارس از بین برد . این افسانه ممکن است کنایه از یک واقعهی تاریخی باشد ، چه اصفهان از ولایات ماد بود و چون بنابر روایاتِ یونانیان ، آخرین پادشاه ماد آستیاک یا آژیدهاک نام داشت و وی در بین اصفهان و فارس با کورش جنگ کرده و منجر به شکست او شده ، ممکن است پارسیها لقب اژیدهاک را که بهمناسبت نارضامندی به ایختوویکو آخرین پادشاه ماد داده بودند سبب اختراع این افسانه شده باشد و بعدها آنرا داستانسرایان به کیخسروِ داستانی نسبت دادهاند .
- همینطور کیفیت مرگ کیخسرو مجهول است ، چگونگی مردن کورش نیز درست معلوم نیست ، مورخان قدیم را در کیفیت فوت او اختلاف است و ممکن است همین ابهام سبب ایجاد این افسانه شده باشد . [که کیخسرو همان کورش است]
- دیگر عقل ، درایت و عدالت کیخسرو است که با تدبیر ، دادگری و حمایتِ کورش از ضعفا قابل مقایسه است .
⁰در کتب پهلوی نوشته شده که سیاوش بانی گنگدژ بود . در اوستا نام گنگدژ ، کنگهه Kangha آمده است که در آنسوی دریای وروکشه Vurukasha بود و خورشیدچهر ، یکی از پسران زرتشت در آن سکونت دارد و از آنجا لشکر پشوتن را به واپسین نبرد (جنگ آخرالزمان) راهنمایی خواهد کرد ؛ این پشوتن پسر گشتاسب و از جاویدانها است . گنگدژ را هفت دیوار است : زرین ، سیمین ، پولادین ، برنجین ، آهنین ، آبگین ، کاسیکنین (مرصع به جواهر) با هفتصدفرسنگ راه اندرمیان و پانزده دروازه دارد ، ساکنان آن همواره خرم ، سرافراز ، دیندار و نیکوکار بودند و به ایرانشهر بازنخواهند گشت مگر آنگاه که پشوتن پس از پیروزی با دشمنان آنانرا به ایران آورد .